صفحه ۷۰-۴۹
محمدرضا دهشیری
محمدرضا دهشيري۱
۱ استاد علوم سياسي دانشكده روابط بينالملل
چکیده
اين مقاله تلاش دارد به واكاوي جايگاه مطالعات افراطيگري در روابط بينالملل با توجه به مفاد دروس كارشناسي و كارشناسي ارشد دانشگاههاي امريكا و اروپا بپردازد. در پاسخ به اين پرسش كه رويكرد مراكز آموزشي به مطالعات افراطيگري اعم از خشونتآميز و غير خشونتآميز در روابط بينالملل چيست، نگارنده به تبيين اين موضوع از دو منظر روشي و محتوايي ميپردازد. از منظر روشي ميتوان به رويكردهاي مبتني بر تحليل روندهاي بينالمللي بر اساس آيندهپژوهي، مطالعات پوزيتيويستي، مطالعات انتقادي، مطالعات تطبيقي، مطالعات موردي، مطالعات منطقهاي، مطالعات ميانرشتهاي، و تمرينهاي عملي شبيهسازي در روابط بينالملل اشاره كرد. از منظر محتوايي، دانشگاههاي غرب تلاش داشتهاند از منظرهاي مختلف فلسفي، اجتماعي، سياسي، اقتصادي، روانشناختي، فرهنگي، ديني، ارتباطاتي و امنيتي به مداقه در مطالعات افراطيگري بپردازند. در اين زمينه ميتوان به رشتههاي مطالعات توسعه بينالمللي، مطالعات منازعات و بحرانهاي بينالمللي، اقتصاد سياسي بينالملل، مطالعات بيناديني، مطالعات زنان، مطالعات روانشناختي، مطالعات تروريسمشناسي، مطالعات پوپوليسمشناسي، مطالعات ارتباطاتي، مطالعات جهانيشدن، مطالعات امنيت بينالملل، و مطالعات جامعهشناختي پليس اشاره كرد. لذا مقاله حاضر در نظر دارد زوایای گوناگون به مطالعات افراطيگري و رویکردهای مختلف پژوهشي و آموزشی به این پدیده در روابط بينالملل را مورد مداقه قرار دهد.
كليدواژگان: افراطيگري، رشته دانشگاهي، روابط بينالملل، تروريسم، مطالعات ميانرشتهاي
Saturday, 23 November , 2024