صفحه ۳۰-۹
مجتبی خندان، فرنگیس فرهادنژاد نورآبادی

مجتبی خندان۱

فرنگیس فرهادنژاد نورآبادی۲

۱ سطح ۴ رشته کلام و ادیان حوزه علمیه، قم، ایران  m.khandan567@gmail.com

۲ دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حقوق خانواده دانشگاه آزاد، میمه، ایران farangisfarhadnejad53@gmail.com

چکیده 

صلح از نعمت‌هایی است که خداوند برای رشد و توسعه جوامع انسانی به بشر ارزانی داشته است. آنچه مسلم است، صلح یک آرمان بشری است و همه انسان‌ها در زندگی روزانه خود برای کار و تلاش و به عینیت‌رساندن توانایی‌های مادی و معنوی خود نیازمند آرامش و آسایش خاطر هستند. از اینرو، صلح مفهومی نیست که معنای آن به قرار گرفتن در یک چارچوب دیسی‌پلینی معین در مجموعه نحله‌های معرفتی محدود شود. فلسفه، اندیشه‌های سیاسی، نظریات روابط بین‌الملل، اخلاق، ستیزه‌شناسی، جامعه‌شناسی و روانشناسی از جمله نحله‌های معرفتی هستند که در آنها به جنبه‌های گوناگون مقوله صلح پرداخته می‌شود. علاوه بر این، در طول تاریخ و در فرهنگ‌ها و اندیشه‌های مختلف نیز صلح مورد توجه و تامل بنیادین قرار گرفته و دیدگاه‌های گوناگونی درباره راه‌های دستیابی به آن ارائه شده است.

مساله اصلی مقاله حاضر، چیستی لوازم اساسی تحقق صلح پایدار در بین جوامع انسانی بر اساس آموزه‌های فرهنگ و اندیشه اصیل ایرانی است. مقاله حاضر با اتخاذ روشی توصیفی تبیینی می‌کوشد تا ضمن واکاوی زمینه‌های تحقق صلح پایدار نزد اندیشه متفکران و مکاتب گوناگون که در ارایه ایده‌هایی نظیر برپایی نظام جمهوری، فدراسیون دولت‌های آزاد، بهره‌مندی شهروندان از حق جهانی شهری و حاکمیت حقوق عادلانه در پهنه جهانی تبلور یافته، به مقایسه آنها با جایگاه این مقوله در اندیشه ایرانی بپردازد. در اندیشه ایرانی (قبل و بعد از اسلام) برخی آموزه‌های مشترک و ماندگار نظیر: ایمان به مبدا هستی، فطرت مشترک بشری، برادری، برابری و احترام به عقاید گوناگون وجود دارد که از آنها می‌توان به عنوان آموزه‌های تحقق صلح پایدار در بین جوامع انسانی بهره گرفت.

واژگان کلیدی: ایران باستان، زرتشت، عقاید، صلح، برابری

مشاهده مقاله